Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@23:51:26 GMT

روایت علیرضا علوی‌تبار از علل ناکامی اصلاح‌طلبان

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۸۰۲۶۹

روایت علیرضا علوی‌تبار از علل ناکامی اصلاح‌طلبان

علیرضا علوی‌تبار از تئوری‌پردازان اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: این روزها، وضعیت اصلاح‌طلبان و آینده احتمالی آنها، موضوع گفتگو‌ها و مجادله‌های بسیاری است. پرسش‌کنندگان و پاسخ‌دهندگان کم‌و‌بیش باور دارند که اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند به اهداف اعلام‌شده خویش دست یابند و هرکدام به‌گونه‌ای می‌کوشند تا علت این ناکامی را دریافته و توضیح دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ریشه‌یابی ناکامی از آن نظر مهم است که مبنایی برای پیشنهاد نوسازی و بازسازی می‌شود. اگر در ریشه‌یابی موفق باشیم، در ارائه راه‌حل مؤثر نیز کامیاب خواهیم بود. در غیر این صورت، پیشنهاد‌ها راه به جایی نخواهد برد و بیشتر به خیال‌پردازی نزدیک می‌شوند تا پیشنهاد‌هایی کاربردی. در اینجا تلاش می‌شود با آسیب‌شناسی وضع موجود اصلاح‌طلبان، زمینه برای گفت‌وگوی انتقادی در‌این‌باره فراهم شود؛ اما قبل از شروع، توجه به دو نکته لازم به نظر می‌رسد؛ اول اینکه باید تفکیک میان «اصلاح‌طلبی» و «اصلاح‌طلبان» را پذیرفت.

هر اتفاقی که برای اصلاح‌طلبان (نیرو‌های سیاسی فعال برای ایجاد اصلاحات مردم‌سالارانه در ایران) بیفتد، اصلاح‌طلبی به‌عنوان یک خواسته ملی برای دگرگونی گام به گام و مسالمت‌جویانه، تداوم خواهد یافت و در هر مقطعی نمایندگان و سخنگویان خود را خواهد یافت. دوم اینکه بحث از ناکامی اصلاح‌طلبان، نباید با فراموشی آثار مثبت تلاش و اقدام آن‌ها در کشور یکسان فرض شود. جنبش اصلاحات ثمرات نیکویی داشته است که برای پذیرفته‌شدن آن به‌عنوان یک مقطع روشن در تاریخ بلند ایران، کافی است. با توجه به این دو نکته، سراغ پرسش اصلی می‌رویم؛ چه علل و عواملی منجر به ناکامی اصلاح‌طلبان در تحقق اهداف اعلام‌شده آن‌ها شده است؟

۱. ویژگی‌های نظام موضوع اصلاح: موضوع تلاش برای اصلاح «نظام جمهوری اسلامی ایران- واقعا موجود» است. اصلاح‌طلبان می‌خواستند تا «نظام سیاسی» ایران را که در واقعیت تحقق یافته است، در راستای مردم‌سالارانه‌تر‌شدن روزافزون اصلاح کنند. نظام سیاسی در ساده‌ترین تعریف «مجموعه همبسته‌ای است از نهادها، فرایند‌ها و سازوکار‌ها که کسب، توزیع، اعمال، گردش قدرت و نظارت بر آن را سامان داده و تنظیم می‌کنند». نظام حقوق اساسی کشور و اندیشه‌های بنیادین سیاسی در شکل‌دهی به این نظام نقش دارند؛ اما تعیین‌کننده‌ترین عامل «میزان قدرت جریان‌ها و گرایش‌های مختلف سیاسی» حاضر در عرصه رقابت و مبارزه سیاسی است. اصلاح ... با موانع و تنگنا‌هایی مواجه است که در واکاوی ناکامی اصلاح‌طلبان باید مرکز توجه قرار گیرد. در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

۱-۱) بنیان‌ها بر مبنای گفتمان خاصی شکل گرفته و حقانیت و جهت‌گیری خود را از این گفتمان می‌گیرد. اینک با اطمینان می‌توان گفت که عناصری در این گفتمان وجود دارند که با یکدیگر غیر قابل جمع‌اند. برخلاف آنچه در گام نخست به ذهن می‌آید، این مربوط به اسلام و مردم‌سالاری نیست؛ بلکه به دو تفسیر و فهم از اسلام و جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی سازگار با آن باز‌می‌گردد. هر‌یک از رقبای سیاسی می‌کوشد تا به یک وجه از این وجوه تمسک جسته و به اقدامات سیاسی خویش حقانیت بخشد. هر جریان نیز شواهدی مؤید برای خویش می‌یابد. به همین دلیل، گفتگو برای اصلاح قانونی وضع موجود، اغلب به تکافوی ادله رسیده و به بن‌بست می‌انجامد. این نیز امکان رسیدن به اجماع نهادی را به حداقل می‌رساند، مانعی است برای اصلاح از درون. این مشکل فقط به وجه سیاسی قانون اساسی بازنمی‌گردد و سایر وجوه آن نیز در این زمینه مشکل دارند. در فرصت دیگری این مشکل را بررسی می‌کنیم.

۲-۱) اندک‌سالاری تثبیت‌شده: در یک روند حداقل ۳۰ ساله، نظام سیاسی ایران به صورت یک اندک‌سالاری درآمده است. شکل‌گیری این اندک‌سالاری با طراحی بوده و از طریق آزمون و خطا تحقق بیرونی پیدا کرده است. نهادها، فرایند‌ها و سازوکار‌ها به‌گونه‌ای طراحی و تثبیت شده‌اند که صورت انتخابی بسیاری از نهاد‌ها حفظ می‌شود؛ اما قدرت از محدوده خاصی بیرون نمی‌رود. هر تلاشی برای اصلاح با نهاد‌های تعریف شده و رسمیت‌یافته و سازوکار‌های تقویت‌شده همسو مواجه خواهد شد که در مقابل هر نوع اصلاح دموکراتیک مقاومت می‌کند.

۳-۱) قدرتمندی همبسته سیاسی، اقتصادی و امنیتی. در سال‌های گذشته تشکلی در کشور شکل گرفته و قدرت یافته است که ضمن آنکه مواضع ایدئولوژیک و سیاسی مشخصی دارد و رقیب سایر گرایش‌ها محسوب می‌شود، با تکیه بر امکانات عمومی از منابع قدرتمند اقتصادی نیز برخوردار شده است... هم مواضع ایدئولوژیک این جریان و هم رانت قدرت و ثروتی که در اختیار دارد، با فرایند گذار به دموکراسی مغایر است....

۴-۱) فشار‌های خارجی مخرب. نظام سیاسی ایران، تحت فشار‌های خارجی تخریب‌کننده زیادی قرار دارد، فشار‌هایی که رو به افزایش و تشدید هم هستند. حکومت‌های جاه‌طلب و رانتی جنوب خلیج فارس، حکومت اشغالگر اسرائیل و حکومت سلطه‌گر آمریکا مثلثی را برای فشار بر ایران و حکومت آن سامان داده‌اند و این فشار را از طریق تحریم، تهدید نظامی و عملیات خرابکارانه دنبال می‌کنند. تأثیر این فشار‌های خارجی، تقویت نگاه‌ها و برخورد‌های امنیتی از یک‌سو و وابستگی معیشتی مردم ... از سوی دیگر است. هر دو روند مانع گذار کم‌هزینه به مردم‌سالاری هستند....

۲) ضعف‌های جبهه اصلاح‌طلبان. دشواربودن اصلاحات دموکراتیک در ایران به‌تن‌هایی نمی‌تواند دلیل ناکامی باشد. علت دیگر ناکامی را باید در ضعف‌های درونی این جبهه جست‌و‌جو کرد. به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

۱-۲) ابهام در دیدگاه‌ها و مواضع. بخشی از افراد و گروه‌های مؤثر اصلاح‌طلب درون نظام سیاسی ایران شکل گرفته و رشد کرده‌اند... آن‌ها در کشمکش مداوم میان دوگانه‌هایی مانند عقل مدرن/ آموزه‌های سنتی، آزادی خلاقیت فرهنگی/ تولید فرهنگی کنترل و هدایت‌شده، توجه به مقتضیات زمان و مکان/ حفظ اصالت‌ها و پایبندی به پیشینه‌ها، میهن‌دوستی/ امت‌گرایی و... قرار دارند و بسیاری از آن‌ها نتوانسته‌اند راهی برای خروج از این دوگانگی‌ها و نوسان‌های ناشی از آن بیابند. برخلاف آنچه تبلیغ می‌شود، این دوگانگی‌ها ناشی از دوگانگی دینی/ دنیوی نیست، بلکه دوگانگی قرائت‌های مختلف از دین است. بسیاری از چهره‌های مؤثر اصلاح‌طلب هنوز در پذیرش لوازم مردم‌سالاری با خویش در جدال‌اند و به‌دنبال تعدیل مردم‌سالاری و سازگارکردن آن با باور‌های خویش هستند. ابهام فقط در جهت‌گیر‌ی‌ها و مواضع نیست، بلکه در تحلیل و ریشه‌یابی وضع موجود هم هست. برخی هنوز گمان می‌کنند با تغییر برخی از مسئولان و برخی از راهبرد‌ها و خط‌مشی‌ها می‌توان مشکلات را حل کرد؛ اما برخی نیز بدون اصلاح ساختار‌ها امید ندارند که با تغییر افراد و خط‌مشی‌ها مشکلات دوباره بازتولید نشوند. ترکیبی از ابهام‌های ایدئولوژیک و ابهام در تحلیل وضع موجود منجر به ایجاد ابهام در راهبرد‌های سیاسی شده است. تلاش برای حضور در قدرت، تقویت فرایند‌ها و نهاد‌های دموکراتیک بیرون از قدرت و ده‌ها پیشنهاد دیگر حاصل همین ابهام‌ها هستند.

۲-۲) ضعف مدیریت. در برخی از تحلیل‌ها از ضعف رهبری در اصلاح‌طلبان سخن گفته می‌شود که به نظر دقیق نمی‌آید. اصلاح‌طلبان در زمینه «مدیریتی» ضعف دارند. مدیریت مجموعه‌ای از کارکرد‌ها را در بر می‌گیرد که رهبری فقط یکی از آنهاست. طراحی راهبرد و خط‌مشی مناسب، سازماندهی، ایجاد انگیزش، مهار و نظارت بر رفتار‌های جمعی همگی از وظایف مدیریتی هستند. انکار نمی‌توان کرد که فشار‌ها مانعی عمده بر سر شکل‌گیری مدیریتی قدرتمند در میان اصلاح‌طلبان بوده و در موارد متعددی در انجام وظایف مدیریتی اختلال ایجاد می‌کند؛ اما فقدان انگیزه از یک سو و توان مدیریتی از سوی دیگر را نیز نباید نادیده گرفت. آن‌ها که توانمند هستند و می‌توانند به‌خوبی مدیریت کنند، خسته از کشمکش‌های مداوم و فشار‌های خرد‌کننده، خود را کنار می‌کشند و آن‌ها که جاه‌طلبی کافی دارند، اما لزوما پرتوان نیستند، همه‌جا داوطلب‌اند! مدیریت‌کردن یک مجموعه پرشمار و گسترده نیازمند مراکز مشخص سازمانی و مراکز تولید اندیشه است. اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه در این زمینه‌ها سرمایه‌گذاری نکرده‌اند....

۳-۲) سازماندهی جبهه‌ای نامتوازن و نامنسجم. این مشکل البته از تبعات ضعف مدیریت است؛ اما آن‌قدر مهم است که باید آن را مستقل بررسی کرد. اصلاح‌طلبان از آغاز خود را به‌عنوان یک جبهه معرفی می‌کردند یعنی مجموعه‌ای از احزاب و تشکل‌ها و افراد که در مورد یک راهبرد سیاسی مشخص و پیروی از یک مرکزیت تعریف‌شده، گرد هم آمده‌اند. اما در نبود یک مجموعه از راهبرد‌ها و خط‌مشی‌ها (ناشی از ابهام در دیدگاه‌ها و مواضع) باری بیش از حد توان بر دوش افرادی قرار می‌گرفت که در این جبهه مسئولیت می‌پذیرفتند. اجزای نهاد‌های تشکیلاتی خوب تعریف نشده بودند و حقانیت آن‌ها همیشه مورد پرسش بود. اگر شورایی تصمیمی می‌گرفت که با نظر برخی از افراد ناسازگار بود، اولین واکنش زیرسؤال‌بردن حقانیت شورای تصمیم‌گیرنده بود! تقسیم کار، تفویض اختیار و مسئولیت، تعریف و فرایند‌های انجام امور، تعریف سلسله‌مراتب و سازوکار‌های هماهنگی، هیچ‌کدام به‌دقت صورت نگرفته بود، از این رو انسجام تشکیلاتی در حداقل قرار داشت. به علاوه وزن احزاب در تصمیم‌گیری‌ها مشخص نشده بود.

محفل‌های کوچکی که نه تولید اندیشه داشته‌اند و نه قادر به سازماندهی و آموزش نیرو‌ها بوده‌اند، با گرفتن مجوز از وزارت کشور به همان حق رأیی دست می‌یابند که احزاب کم و بیش سراسری. علاوه بر نادرست‌بودن، این روش پیامد بدتری نیز داشت. افرادی که خواهان موقعیت تأثیرگذار در تصمیم‌گیری بودند، تشویق می‌شدند که با ایجاد حزب و تشکل (صوری) در فرایند‌های تصمیم‌گیری نقش ایفا کنند. این‌گونه ما با مجموعه‌ای از تشکل‌های ریز و درشت و همگی با توانی کمتر از متوسط مواجه می‌شویم که فقط روی کاغذ و هنگام تعیین نامزد‌های انتخاباتی در عرصه‌های مختلف حضور می‌یابند! احزابی که آن‌قدر شیفته و تشنه خدمت هستند که از شرکت در هیچ انتخاباتی صرف‌نظر نمی‌کنند، حتی اگر مطمئن باشند که رأیی ندارند و بدتر از آن نامزدی هم برای معرفی ندارند!

۴-۲) ضعف‌های اخلاقی و شخصیتی. عرصه سیاست‌ورزی و کسب‌و‌کار اقتصادی در کشور ما به شدت آلوده است. تنها انسان‌های خودساخته و برخوردار از شخصیت بسیار قوی می‌توانند در برابر وسوسه مداوم برای گردآوری رانتی ثروت و کسب ارادت‌سالارانه قدرت، مقاومت کنند. آلوده‌شدن افرادی (هرچند محدود) از جبهه اصلاحات را نمی‌توان انکار کرد. آلوده‌شدگان در مقابل فشار‌های بیرونی آسیب‌پذیرند و به‌راحتی امتیاز می‌دهند. از این رو همیشه می‌توان از آن‌ها به عنوان نفوذی و ستون پنجم بهره گرفت... وجود افرادی که از موقعیت‌های خویش سوء‌استفاده می‌کنند و سیاست را در خدمت ثروت می‌آورند، حتی اگر اندک هم باشند، می‌تواند به اعتبار یک جریان سیاسی لطمه بزند و پشتوانه مردمی آن را تضعیف کند. تلاش مداوم برای مطرح‌شدن و خودنمایی، همراه با ترس ازدست‌دادن موقعیت، می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد. ترس و طمع دو دشمن قدیمی انسان هستند که انسان‌های فاقد خودسازی را به تباه‌کردن خود و همراهان‌شان می‌کشاند.

همه علل ناکامی را نمی‌توان در وضعیت نظام سیاسی و ضعف‌های اصلاح‌طلبان خلاصه کرد. شرایط عمومی جامعه و وضعیت خاص مخالفان نیز بسترساز برخی از ناکامی هاست.

۳) آشفتگی و گسیختگی اجتماعی. طبقه متوسط در نتیجه سیاست‌های نادرست اقتصادی همراه با سیاست‌های نامناسب در ارتباطات خارجی، به شدت تضعیف شده و تحت فشار قرار گرفته است. ناکامی‌های مکرر در تلاش برای بهبود وضعیت و تحقیر همراه با هر ناکامی، آرزو‌های سرکوب‌شده را به خشم و نفرت تبدیل کرده است. بی‌حوصلگی، افراط و تفریط، بی‌اعتمادی، فردگرایی خودخواهانه، منفی‌بافی مداوم و پرهیز از هر نوع اقدام جمعی نظم‌یافته از ویژگی‌های جامعه کنونی ماست. به‌ویژه تورم لجام‌گسیخته اعتمادبه‌نفس و پیش‌بینی‌پذیری را از محرومان جامعه گرفته است.

همه این عوامل نوعی سیاست‌گریزی را پدید آورده‌اند. منظور این نیست که اعتراض و انتقاد نمی‌کنند، منظور بی‌میلی به مشارکت و ایفای نقش و «اقدام سیاسی جمعی» است. در چنین فضای اجتماعی‌ای چگونه می‌توان سیاست‌های اصلاحی را پیش برد؟ در فضایی که فحش بیشتر از هر صدایی شنیده می‌شود و سیاه و سفید دیدن مقبول همگان است، اصلاح کردن گام به گام و با حوصله امور تا چه حد از پشتیبانی مردم برخوردار خواهد شد؟ بخش قابل ملاحظه‌ای از نسل جدید برای خود همه حقی قائل هستند، ولی در پذیرش مسئولیت سخت‌گیر و بی‌علاقه‌اند. مخالفان نیز همگی بر این آشفتگی و گسیختگی می‌افزایند.

هیچ نقطه امید و روشنی نمی‌بینند، می‌کوشند تا هرگونه امید به اصلاح متکی بر داخل را نفی کنند، از فشار و تهدید و گاه حمله خارجی دفاع می‌کنند و فعالان مسالمت‌جوی داخلی را، چون شیاطین فریب‌کار تصویر می‌کنند. ایجاد دوقطبی‌های کاذب و راه‌انداختن جنجال‌های حاشیه‌ای حواس‌ها را از مسائل اصلی پرت می‌کند و جز فرسودگی ذهنی و روانی حاصلی به بار نمی‌آورد. تخریب و تمسخر باور‌های مردم جز اینکه آن‌ها را به آغوش محافظه‌کاران و تندروان براند، فایده‌ای نخواهد داشت....

همان‌طور که می‌بینیم، علل و عوامل ناکامی اصلاح‌طلبان متنوع و گوناگون است. برای حل مشکلات در سطح ملی و چه در سطح اصلاح‌طلبان، هیچ راه‌حل دوشبه‌ای وجود ندارد، اما مشکل بدون راه‌حل هم نداریم. وضعیت آینده را میزان آگاهی، اراده و همبستگی ما تعیین خواهد کرد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اصلاح طلبان ناکامی اصلاح طلبان سازوکار ها مردم سالاری نظام سیاسی برای اصلاح فرایند ها وضع موجود خط مشی نهاد ها فشار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۸۰۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟

در جریان اصلاحات تحلیل هماهنگی در خصوص انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس وجود ندارد به شکلی که برخی از ائتلاف قالیباف با طیف پایداری ها سخن می گویند و برخی از ائتلاف وی با مستقلین و اعتدالی‌ها!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که فلسطین محور اجلاس سازمان همکاری اسلامی، تأثیر توافق احتمالی حماس و رژیم صهیونیستی بر تنش‌های منطقه، کلاه بیمه‌ای بر سر کارگران ساختمانی و بازداشت عوامل پشتیبان گروهک جیش‌الظلم در راسک در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

مروری بر کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان و اعتدالیون بیانگر آن است که آنان در خصوص انتخاب ریاست و هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با تحلیل های متعارضی مواجه هستند.

بر اساس احصاء صورت گرفته، اصلاح طلبان و اعتدالیون در بازنمایی از شرایط مجلس مبنی بر استیلای رادیکال ها، شدت گرفتن لابی ها برای هئیت رئیسه مجلس، سهم خواهی و سهم دهی ها متفق القول هستند اما در خصوص ائتلاف ها برای ریاست مجلس از سویی و میزان توان مستقل ها، اعتدالیون و اصلاح طلبان از جانب دیگر تحلیل های متعارضی را ارائه می کنند.

برگزاری دور دوم انتخابات و تعیین تکلیف فراکسیون‌های مجلس به ویژه انتخاب هیئت‌ رئیسه مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته است، روزنامه آرمان ملی از توافق شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و جبهه پایداری اظهار توجه کرده و نوشته است:

انتخاب رئیس مجلس بحث مهمی است. ۱۴ اردیبهشت با توجه به ائتلاف شانا و پایداری به‌طور قطع باید یا قالیباف و یا آقاتهرانی نامزد ریاست قوه مقننه شوند. حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس یازدهم در رده چهارم انتخابات مجلس در تهران گمانه‌زنی‌هایی را برای اینکه وی در مجلس دوازدهم کرسی ریاست را به رقبایش واگذار می‌کند شکل گرفته است، اما با وحدتی که بین شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی و جبهه پایداری شکل گرفته احتمال زیاد رقابتی بین این دو جریان وجود نداشته باشد.

این روزنامه در ادامه با تعیین نامزد برای هیئت رئیسه آینده مجلس نوشته است:

اما ائتلاف امنا که در خارج از این ائتلاف است جدی‌ترین رقیب قالیباف برای ریاست مجلس است. سیدمحمود نبویان، نفر اول انتخابات مجلس در تهران در کنار حمید رسایی، مرتضی آقاتهرانی، منوچهر متکی، مجتبی ذوالنوری و حمیدرضا حاجی‌بابایی از جمله افرادی هستند که نام آنها در کنار نام قالیباف برای ریاست مجلس شنیده شده، البته با توجه به ائتلاف شانا و پایداری به‌طور قطع باید یا قالیباف و یا آقاتهرانی نامزد ریاست قوه مقننه شوند.

روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با عنوان آناتومی یک رقابت می‌نویسد:

از مجموع این احوالات تدارک رقابت برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با قالیباف بر سر کرسی ریاست مجلس دوازدهم دور از انتظار نبوده و نیست. در مقابل اما جریان قالیباف نیز از انسجام منتخبان مجلس دوازدهم حول محور ریاست او، حتی پیش از برگزاری دور دوم انتخابات می‌گویند! روزنامه اعتماد ضمن تلاش برای پرهیز از نام بردن طیف اصلاح طلبان در مجلس مدعی شد که مستقلین و اعتدالی ها حدود ۱۰۰ کرسی در مجلس دوازدهم داشته و از نقش موثر این نمایندگان برای رایزنی برای کسب کرسی های مجلس در صورت حمایت از ریاست محمدباقر قالیباف سخن به میان آورد. این روزنامه مدعی شد که صحبت هایی در خصوص انتخابات مسعود پزشکیان به عنوان نائب رئیس مجلس و کسب دو کرسی هیئت رئیسه و ریاست ۳ کمیسیون مجلس انجام شده است.

اما در شرایطی که روزنامه اعتماد از احتمال ائتلاف میان قالیباف و با طیف مستقلین و اعتدالیون سخن به میان می آورد اما روزنامه «هم میهن» مدعی احتمال ائتلاف قالیباف با پایداری ها و طیف رادیکال برای ریاست مجلس خبر می دهد.

هم میهن با بیان اینکه «جبهه پایداری مؤتلف با شانا اگر در مجلس بعدی بخواهد همسویی با جریانی را در پیش بگیرد، بعید است با نمایندگان راه‌یافته از لیست امنا و صبح ایران به ائتلاف و همراهی نرسد»، می نویسد: «مسلما این شرایط قطعاً به نفع قالیباف نخواهد بود و این امر هم موجب شده که این تصور ایجاد شود که قالیباف از همین حالا و در مجلس کنونی علاوه بر همراهی جریان تندروی موجود، سیگنال‌های مثبتی را به تندروها در مجلس بعدی ارسال کند تا بتواند موقعیت فعلی‌اش را در دور بعدی هم حفظ کند؛ از جمله اینکه برخی حتی احتمال بازگشت طرح‌هایی مانند طرح صیانت به دستور کار مجلس در روزهای پایانی را در همین مسیر عنوان کرده‌اند.»

این روزنامه همچنین می نویسد:

درست است که قالیباف حامیانی داشته و به پشتوانه آن پا به میدان انتخابات مجلس گذاشت اما حمایت آنها برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس کافی به نظر نمی‌رسد. احتمالاً میانه‌روها و طیف اقلیت‌ سیاسی مجلس در رقابتی که اگر بین گزینه تندروها و طیف قالیباف شکل بگیرد، دست به همراهی با او خواهند زد اما قالیباف برای رسیدن به ریاست، نیاز به آرای بیشتری دارد و اگر ضرورتی از بیرون بر حضور قالیباف بر ریاست مجلس به میان نیاید، قالیباف چاره‌ای جز جذب رای جبهه پایداری و طیف‌های همسو با آن (جریان «امنا» و «صبح ایران») ندارد که آن هم بدون امتیازدهی صورت نمی‌گیرد و حالا با توجه به شواهد و قرائن مطرح‌شده به نظر می‌رسد مذاکرات آغاز شده و اگر قالیباف با همین روند خواهان دستیابی به صندلی ریاست مجلس باشد، با توجه به اینکه در سابقه سیاسی او بالا و پایین و حرکت در طیف‌های مختلف اصولگرایی دیده شده است؛ احتمالاً با چهره جدیدی از قالیباف روبه‌رو خواهیم بود؛ چهره‌ای که برآمده از همراهی بیش از پیش با تندروهاست!

با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت که در جریان اصلاحات تحلیل هماهنگی در خصوص انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس وجود ندارد به شکلی که برخی از ائتلاف قالیباف با طیف پایداری ها سخن می گویند و برخی از ائتلاف وی با مستقلین و اعتدالی‌ها!

نکته قابل توجه اینکه اصلاح طلبان در بیان کرسی های متعلق به مستقلین مدعی هستند آرای مستقلین در جبهه اعتدالی ها و اصلاح طلبان می باشد، این طیف که از ۱۰۰ کرسی برای این طیف سخن به میان می آورند پیش از این از فقدان نیروهای اعتدالی و اصلاح طلب در مجلس سخن به میان می آوردند

اصلاح طلبان گرچه تحلیل های متعارضی از شرایط درونی مجلس ارائه می کنند اما کاملا روشن و مشخص است که به دنبال تولید شکاف در میان جبهه انقلاب بوده و تلاش می کنند با طرح برخی حواشی خود را به عنوان اقلیت موثر و تعیین کننده در فضای رسانه ای، بازنمایی کنند.

دیگر خبرها

  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • ناکامی ایتالیا در سال 2002 و قهرمانی در جام جهانی 2006 به روایت کارتون / انیمیشن
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران